دوره 2، شماره 3، تابستان 99، صفحات 57 - 66
نویسندگان : سیداکبر سیدهاشمی * و صغری مولایی

چکیده :
مقاله حاضر با مروري گذرا بر مبناي تفكري خدا‌ محوري به‌ عنوان سنجه‌اي در نظام اداري كه مي‌تواند از ديدگاه ديني وضع موجود را با وضع مطلوب محك زند به بحث تفكر شيشه اي و سكوت سازماني مي پردازد. خلق و ادارۀ بحث، شنیدن صدا های دیگران و داشتنِ نگرشِ پرورشي و آينده نگر، از جمله چالش های مدیران در محیط کاری است. مدیریت سرمایه های انسانی از جمله مفاهیمی است که بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است، شاید دلیل اهمیتش نیز به مهم بودن سرمایه انسانی باشد. افکار اداري برخي مديران، عامل فشار بر افراد برای همرنگ شدن با آنان بوده و دگر انديشي را برنمي تابد و به همين خاطر است که نخبگان اداري به شدت از ترسِ انزوا، بر ضد قضاوت ها و ارزیابی های خود عمل نموده و يا به دليل ايجاد تفكر شيشه اي توسط برخي مديران، بعضا" دست به سكوت سازماني مي زنند كه راه برون رفت، داشتن تفكر خدامحوري و دوري از دگم انديشي بوده و بايد تفكرگاه را به اين سمت هدايت نمود كه در هر سازمان، پرسنل بی تفاوت، خطرناکتر از پرسنلِ انتقادگر و حتي مخالفِ ديدگاه حاكم هستند.

کلمات کلیدی :
خدامحوری، سکوت سازمانی، تفکرشیشه ای، سرمایه اجتماعی، خودپنداره